یادداشت

نفطه عطف تحزب درایران بعداز انقلاب

ستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعالستاره غیر فعال
 

محمدرضا علی‌حسینی

عضو شورای مرکزی حزب کارگزاران سازندگی ایران

 

بشر از دیرباز حتی آن موقع که در غارها زندگی می‌کرد، قطعا" برای اداره خود و فرزندان و بعد طایفه و بستگانش نیازمند به همفکری و مشورت با یکدیگر بود.

مشورت و همفکری در حکومت‌های باستان در ایران، رم و یونان و در جمع‌های کوچک‌تر و بزرگ‌تر، رواج داشته و تاریخ، نمونه‌های بسیاری از شوراهای مشورت، گروه‌ها و دسته‌های حزب‌گونه را در نقاط مختلف زمین ارائه کرده است.

حزب با تعاریف امروزی، بعد از رنسانس در اروپا، بعد از انقلاب کبیر فرانسه و بعد از تصویب سند مگنیکارتا در انگلیس که نماد دموکراسی در آن کشور بود، کم کم شکل گرفت و تکامل یافت تا آنجا که در پاره‌ای از کشورها، نظام پارلمانی، متاثراز حرکت‌ها و برنامه‌های احزاب گوناگون به اداره حکومت مشغول هستند.

کشورهای مسلمان ایران و عثمانی، همزمان با رشد عقلانیت و نرم افزار در اروپا یعنی از قرن پانزدهم به بعد به سراشیبی سقوط افتادند و پس از نادرشاه و سلطان سلیمان، امپراطورهای ایران و عثمانی رو به افول گذاشتند.

در زمان قاجار بجز دوره کوتاه امیرکبیر، کشور به ورطه حرم‌سرائی شاه، غارت و دزدی و خیانت درباریان، استبداد و خفقان حکومت افتاد و منجر به جدائی بخش‌های قابل توجهی از اپراتوری پهناور ایران از جمله آذربایجان و افغانستان گردید. مردم در فقر و گرسنگی و کشور در عقب‌افتادگی و انحطاط غرق می‌شد. نه حزبی، نه دسته‌ای، نه روحانی طلایه‌داری و نه هیچ ناله‌ای از گلوئی به اعتراض بیرون نمی‌آمد.

در زمان ناصرالدین شاه که آوازه دموکراسی و احزاب اروپا به گوش ایرانیان رسیده بود، میرزا ملکم خان در 1274 اقدام به تشکیلات انجمن گونه‌ای بنام فراموش‌خانه نمود که در سال 1278 از سوی ناصرالدین شاه تخته شد. در آن دوران کم کم انجمن‌های مخفی، دوره‌های خانگی و جمع‌های کوچک خودمانی و گاهی هم در حضور بعضی از علمای دینی دور هم جمع می‌شدند و به بحث سیاسی و کشوری و اجتماعی می‌پرداختند که شاید زیر بنای حرکت مشروطه خواهی در زمان مظفرالدین شاه و صدور فرمان مشروطه بود.

پس از مشروطه و خصوصا" در مجلس دوم به بعد، حزب دموکرات عامیون که متاثر از حزب همت قفقاز بود و حزب اجتماعیون عامیون در رأس احزابی که شکل گرفته بودند، قرارداشتند که این دو حزب، در مجلس دوم دارای تعداد قابل توجهی نماینده بوده و در اداره کشور دخیل شدند. احزاب دیگری چون ترقی و حزب اتفاق و ترقی‌خواهان جنوب کشور هم وجود داشتند که نفوذ قابل توجهی پیدا نکردند.

حزب دموکرات عامیون گرایش انقلابی، سکولار، چپ گرایانه و معطوف به تغییرات رادیکال داشت و معتقد به انفکاک قوه سیاسی از روحانیت بود. حزب اجتماعیون عامیون گرایش محافظه و اعتدالی و مذهبی داشت و مشابه حزب محافظه کار دموکرات مسیحی آلمان و حزب عدالت و توسعه ترکیه بود.

در زمان رضاشاه، حزب رادیکال به رهبری داور، حزب ایران جوان به رهبری علی‌اکبر سیاسی و حزب ترقی به رهبری حسن نقی‌زاده که طرفدار رضاه شاه هم بودند تعطیل شدند .

از 1320 تا 1332 بهار احزاب ایران بود تا جائی که نخست وزیر خود در رأس جبهه ملی قرار داشت.

دراحزاب  صاحب نفوذ آن دوران، از حزب توده می‌توان نام برد که علی‌رغم اینکه در سال 1327 غیر قانونی اعلام شد لکن تا مرداد32 نقش موثری در جریانات سیاسی داشت، بطریقی که یکی از دلایل شکست مصدق را پشت پا زدن حزب توده و آیت‌الله کاشانی به مصدق در روزهای پایانی مرداد32 می‌توان دانست و از آن به بعد خفقان حزبی از یکسو و تشکیل احزاب فرمایشی از سوی دیگر موجب رشد مبارزه مسلحانه و مخفی، علیه رژیم شاه گردید.

اما پس از انقلاب اسلامی ایران در اوائل پیروزی انقلاب که قانون احزاب تصویب نشده بود و تنها قانون حزب رستاخیز وجود داشت، اکثر گروه‌ها و سازمان‌های سیاسی و یا مسلح فعال در دوران 42 تا 57 تجدید سازمان یافته و شروع به فعالیت کردند که تعدادی از آنها دست به مبارزه مسلحانه علیه کشورزدند و یا ارتباط جاسوسی و براندازی علیه کشور با سایر کشورها، از جمله روسیه برقرار کردند و در نهایت حکومت با آنها برخورد و آنها را سرکوب نمود. از طرفی اولین قانون احزاب در جمهوری اسلامی تصویب و در شهریورماه 1360 به تصویب مجلس شورای اسلامی رسید لذا تعدادی از احزاب و سازمان‌ها در چارچوب این قانون قرار نمی‌گرفتند و از صحنه خارج شدند.

آنچه باقی ماند عبارت بود از حزب جمهوری اسلامی، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی (متشکل از گروه‌های کوچک مسلح قبل از انقلاب) – روحانیت مبارزه که بعد روحانیون مبارز از آن جدا شد، حزب کارگر و ... که اینها در اداره کشور نقش حزبی بارزی نداشتند، بلکه اعضای آنها بدلیل نفوذ در حکومت در اداره کشور دخیل بودند.

در ابتدای انقلاب جمهوری اسلامی و عناصر شاخص آن فعالیت حزبی را بشدت مورد تاکید قرار می‌دادند، لکن بدلیل نداشتن آمادگی احزاب و کشور و فراهم نبودن شرایط جامعه، تقریبا" همگی با اداره پارلمانی کشور مخالف و سیستم ریاستی را که رئیس‌جمهوری بجای انتخاب وسیله پارلمان با رأی مستقیم مردم انتخاب گردد را ترجیح می‌دادند.

از طرفی حضرت امام ابتدا با حزب نظر مساعدی نداشتند، اما در اوایل انقلاب، حضرت آیت‌الله هاشمی ایشان را مجاب نمودند که با تأسیس حزب جمهوری اسلامی موافقت نماین.

حزب جمهوری اسلامی به دلایل مختلف از جمله ناکارآئی لازم در سال 1366 منحل گردید و سایر احزاب چندان جایگاه و نفوذ حزبی منطبق با تعاریف متداول امروزی در اداره کشور، انتخابات مجلس و ریاست جمهوری نداشتند تا اینکه در سال 1374 برای انتخابات مجلس پنجم نقطه عطفی در تاریخ حزبی در بعداز انقلاب ایجاد گردید.

در این سال با تدبیر آیت‌الله هاشمی گروهی از اعضای دولت و مسئولین طراز اول کشور، تحت عنوان کارگزاران سازندگی ایران، در انتخابات دخیل و لیستی را در کشور تهیه و اعلام و مورد حمایت قرار دادند و تعداد چشمگیری از کاندیداهای آنان موفق به کسب رأی مردم گردیدند و انتظار راست افراطی مبنی بر اینکه انتخابات پنجم را کاملا قبضه کرده است و پیروز بلامنازع انتخابات خواهد بود را نقش برآب نمود و تعداد قابل توجهی از کاندیداهایی که میانه رو ویا به چپ آنروز(نزدیک به خط امام) نزدیکتر بودند به مجلس راه یافتند. دخالت کارگزاران سازندگی ایران در انتخابات دوره پنجم مجلس را به واقع می‌توان نقطه عطف وتحولی در انتخابات و سر آغازی برای شروع جدی فعالیت حزبی در کشور فلمداد کرد. همین حرکت باعث شد که احزاب و گروه‌های دیگر به فکر کار حزبی انتخاباتی بیفتند و منجر به تشکیل دو جبهه که بعدا" به گروه‌های دوم خردادی(اصلاح طلبان) و راست (اصولگرایان) معروف شدند، گردید و اصلاح‌طلبان درانتخابات پنجمین دوره ریاست جمهوری، تحت عنوان گروه‌های هیجده گانه، لیست واحدی را ارائه و برای اولین بار در کشور، احزاب، کار تقریبا" واقعی حزبی انجام دادند که طلایه دار این اقدام حضرت آیت‌الله هاشمی (ره) بود.

حزب کارگزاران سازندگی

تماس با ما

آدرس: تهران، خیابان پاسداران، انتهای نگارستان پنجم، پلاک 8

تلفن: 22841608 (021)

ایمیل: info @ kargozaran.net

نقشه

کارگزاران در شبکه های اجتماعی