در پی درگذشت مرحوم اعظم طالقانی، حزب کارگزاران سازندگی ایران در پیامی خطاب به جامعه زنان انقلاب اسلامی و بیت مرحوم آیتالله سیدمحمود طالقانی این واقعه دردناک را تسلیت گفت.
به گزارش سایت کارگزاران، متن کامل این خبر به شرح زیر است:
به نام خدا
همکاران گرامی در جامعه زنان انقلاب اسلامی
بیت محترم حضرت آیتالله طالقانی
درگذشت بانو اعظم طالقانی، پس از عمری مبارزه در راه آزادی همه مردمان ایران از جمله احقاق حقوق زنان ایران را تسلیت میگوییم.
مرحومه اعظم طالقانی به عنوان فرزند خلف آیتالله سیدمحمود طالقانی پرچمدار بیت شریفی بود که ارثیهاش فقط به مردان نمیرسید و نشان از آن داشت که در بیت علمای نواندیش اسلام و ایران، زنان جایگاه رفیعی داشتند تا جایی که آن زندهیاد روشنترین وارث مبارزهجویی، نواندیشی و اصلاحگری پدرش بود و در چهل سال گذشته نام بلند طالقانی را زنده داشت.
اعظم طالقانی چه در جریان تکوین انقلاب اسلامی و مبارزه با نظام سلطنتی و تحمل زندان و شکنجه حتی پیش چشم پدر مبارزش نشان داد در آن جامعه مردسالار فراسوی دوگانه زن و مرد، از بسیاری مردان مبارزتر است و چه در جریان تشکیل جمهوری اسلامی و استقرار حکومت اسلامی ثابت کرد کنشگری مصلحانه و منتقدانه در صف اول مصلحان و اصلاحطلبان قرار دارد.
در مجلس اول از زنان کنشگر و دارای هویت مستقل دینی و ملی بود و با پایان دوران نمایندگی به تداوم فعالیت تشکیلاتی و مطبوعاتی پرداخت. نشریه "پیام هاجر" را همچنان به عنوان نشریهای انتقادی منتشر کرد و "جامعه زنان انقلاب اسلامی" را به عنوان تشکیلاتی سیاسی و مدنی رهبری کرد که کارآفرینی و مشارکتجویی زنان چه در سیاست، چه در اجتماع، چه در اقتصاد هدف اصلی آن بود.
اعظم طالقانی مبارزه اجتماعی را محدود به فعالیت سیاسی نمیدانست و بر اساس سنت خیریه و خدمات اجتماعی، به توانمندسازی زنان میپرداخت تا نشان دهد هرگز راه اصلاحطلبی بسته نیست. صبر و اصرار اعظم طالقانی برای تفسیر درست قانون اساسی در فهم شرط رجلیت سیاسی و مذهبی در تصدی مقام ریاست جمهوری یکی از تلاشهای مشکور و نمادین او بود.
اعظم طالقانی به سنت صحیح نویسندگان و پدران قانون اساسی مانند آیتالله طالقانی و آیتالله دکتر بهشتی باور داشت زنان هم میتوانند نامزد ریاست جمهوری شوند و مصداق رجل سیاسی و مذهبی باشند و به همین علت همواره نامزد ریاست جمهوری میشد تا این تفسیر را به اثبات برساند.
او سرمایه اجتماعی خود به عنوان یک "آقازاده اصیل" را صرف سرمایهگذاری در راه غبارزدایی از دین کرد تا نشان دهد که یک "آیتاللهزاده" چگونه میتواند همزمان پرچم حقوق انسان و حقوق زن و ارزشهای دین را بر افراشته نگه دارد. رنجهای او در زندان و شکنجه در رژیم گذشته، صبر او در کنش سیاسی و اجتماعی پس از استقرار جمهوری اسلامی و نیز گشودن چادر مادریاش بر سر همه منتقدان و مصلحان ملی و مذهبی که به سنت عبای آیتالله طالقانی بر سر همه از اصولگرایان تا اصلاحطلبان گسترده بود، نمادی از تداوم جریان نواندیشی دینی در مبارزه سیاسی بود.
اعظم طالقانی چون سیاستمداران تاریخ ایران به سنت نامهنویسی و اندرزنامهنویسی هم توجه داشت و تلاش میکرد جمهوری اسلامی و منتقدان درون گفتمانی آن را به هم نزدیک سازد و دفتر تشکیلات و نشریهاش را پناهگاه بقیه السیف انقلاب اسلامی از هر جناحی سازد.
اینک همه ما از زن و مرد باید زنی را بدرقه کنیم که یکی از راهبران جریان بزرگ اصلاح در ایران بود. بانو اعظم طالقانی مهر مادری را در تضاد با قوه زنانگی نمیدانست و مادر مقتدر و انسانی منعطف بود. زنی که از مردسالاری و زنسالاری بزرگتر بود. زنی که مصداق رجال سیاسی و مذهبی بود. زنی: از میان مومنانی که به آنچه با خدا پیمان بستند صادقانه وفا کردند؛ برخی به شهادت رسیدند و برخی در همین انتظار ماندند و هرگز از باور خویش بازنگشتند.
من المومنین رجال صدقوا ما عاهدوا الله علیه فمنهم من قضی نحبه و منهم من ینتظر و ما بدلوا تبدیلا...
یادش و راهش گرامی باد
حزب کارگزاران سازندگی ایران
۹ آبان ۱۳۹۸